مُنَبت کاری چوب نام یکی از صنایع دستی ایران میباشد که ریشهٔ کلمهٔ منبت از کلمهٔ نبات گرفته شده و به معنی رویانیده میباشد؛ و به این دلیل بودهاست که برجستگی گل و گیاه بر روی چوب، سنگ، و مانند روئیدن گیاه بر روی آن بودهاست. هنر منبت که در آن حکاکی و کنده کاری روی چوب میباشد قدیمیترین اثر منبت یک لنگه در چوبی متعلق به مسجد جامع عتیق شیراز است.
مواد اولیه منبت انواع چوب درختان میباشد هرچه جنس چوب محکم تر و فشرده تر باشد کار منبت بهتر و زیباتر و با دوام تر میباشد. مثل چوب گردو، شمشاد، گلابی. ابتدا طرح مورد نظر روی چوب کشیده شده و حکاکی شده و سپس به صورت برجسته و حجم دار درآورده میشود.
پیشینه
تاریخچه منبت کاری همانند بقیهٔ هنرها و صنایعی که بنیانگذار آن مردم عادی بودهاند و در دامان جوامع پراکندهٔ بشری متولد شده و رشد کرده چندان روشن نیست و به درستی نمیتوان گفت این هنرصنعت از چه زمانی ابداع شده و رواج یافتهاست؛ اما آنچه مسلم است چوب به عنوان فراوانترین مادهٔ اولیهٔ موجود در طبیعت جزو نخستین موادی است که توجه بشر را به خود جلب کرده و برای ساخت و پرداخت انواع وسایل مصرفی و هنری مورد استفاده قرار گرفته. بنا به اسناد و مدارک موجود منبت کاری در ایران متکی به سابقهای بیش از هزار و پانصد سال است و حتی عده یی از محققان به صراحت اظهار نظر نمودهاند که قبل از ظهور ساسانیان نیز منبت کاری در ایران رواج داشته، ولی هیچ بازماندهٔ تاریخی که این ادعا را اثبات کند در دست نیست.
قدیمیترین اثر منبت موجود که تاریخ نیمهٔ اول قرن سوم هجری قمری را دارد یک لنگه در چوبی متعلق به مسجد جامع عتیق شیراز است که در دورهٔ عمر و بن لیث صفاری ساخته شده و دارای زیرسازی از چوب تبریزی میباشد و روی آن با خلالهایی از چوب گردو و نقوش پر ضلعی بسیار زیبایی زینت شده و بعد از آن باید یک سر در منبت کاری شده از چوب کاج را مورد اشاره قرار داد که ساخت قرن چهارم هجری قمری است و روی آن با ظرافت کامل خط وط کوفی با قط ری حدود سه سانتیمتر کنده کاری شدهاست.
بعد از ظهور اسلام و با توجه به شیوع روحیهٔ ساخت مراکز و مساجد اسلامی، هنرمندان ایرانی جزو اولین کسانی بودند که تمامیتوان و استعداد خویش را صرف تزئین مساجد کردند و به موازات هنر نمایی معماران، کاشیکاران سنگتراشان، گچبرها و… منبت کاران نیز جذب فعالیت در این زمینه شدند و آثاری به وجود آوردند که متأسفانه امروزه نمونههای زیادی از آنها در دست نیست ولی به اتکای همان باقیماندههای ناچیز میتوان گفت آنچه برای تزئین مساجد و به شکل منبر، رحل قرآن و در و پنجره ساخته شده نمونهٔ بسیار ارزنده یی از ذوق و هنر ایرانیان است.
در دورهٔ صفویه، با توجه به اینکه ساخت ابنیهٔ مذهبی و نیز کاخهای سلطنتی در ایران افزایش چشم گیر و محسوسی یافت عدهٔ زیادی از هنرمندان به اصفهان که مرکز کشور بود و اکثر ابنیهٔ مورد اشاره در آن احداث میشد روی آوردند و تجمع این هنرمندان در یک نقطه به ویژه شهر گلپایگان، که تبادل تجربیات از اولین برآیندهای آن بود باعث شد تا آثاری ماندنی و اعجابانگیز به وجود آید.
به دنبال حملهٔ افغانها به ایران و پس از آن درگیریهای سیاسی که عرصه را بر هر نوع فعالیت سازندهای محدود میگرداند هنرمندان و صنعتگران منبت کار تدریجاً پراکنده و جذب مشاغلی غیر تخصصی شدند و آن عده یی هم که هنوز به کار اشتغال داشتند و با سماجت میکوشیدند تا جلوی مرگ این هنر صنعت ارزنده را بگیرند مجال چندانی برای فعالیت در رشتهٔ هنری و صنعتی خود نداشتند. در این زمان، گلپایگان (استان اصفهان) و آباده (از توابع استان فارس) تنها مراکز تجمع منبت کاران کشور به حساب میآمدند و جز این دو شهر، در هیچ جای دیگر از کشور پهناورمان نشانی از منبت کاران و منبت کاری دیده نمیشد.
بعد از سقوط سلسلهٔ قاجاریه، مردم که از واگذاری بدون قید و شرط کشور توسط حکومتگران به بیگانگان به تنگ آمده و جستجو گر راهی برای بازگشت به ازرشهای فرهنگی و صنعتی خویش بودند، علیرغم حکومت کودتا که سعی در حفظ روابط و ضوابط پیشین داشت بسیاری از معیارها را در هم ریختند و بدیهی است که در چنین شرایط ی هنرمندان و صنعتگران و اهل حرفه نیز نقشی بزرگ داشتند. در همین رابطه استاد علی مختاری گلپایگانی (رئیس صنایع مستظرفه مدرسه دارالفنون) و استاد احمد صنیعی و که جزو معدود باقیماندگان استادان منبت کار بودند به تهران آمده و ضمن جدی گرفتن حرفهٔ منبت کاری به تربیت شاگردانی جهت احیا و حفظ هنر و صنعت آبا واجد ایشان پرداختند و تأسیس سازمان صنایع دستی ایران به عنوان حافظ و نگاهبان صنایع سنتی و بومی وسیلهٔ دیگری بود که باعث شد تا عدهای در زیر چتر حمایت آن گرد آمده و مانع مرگ منبت کاری در ایران شوند.